Quantcast
Channel: همراه تاريخ
Viewing all 341 articles
Browse latest View live

عکس هایی از کتاب کارنامه اسلام: عبدالحسین زرین کوب


کتاب مصر از زاویه ای دیگر / نوشته جمیله کدیور

کتاب فاجعه تمدن و رسالت اسلام . نوشته سید قطب . ترجمه علی حجتی کرمانی

عکس های کتاب فرقه های اسلامی در سرزمین شام در عصر اموی

عکس های کتاب تاریخ اسلام دکتر فیاض

کتاب پیامبر و فرعون . ژیل کوپل . عکس ها

کتاب پاییز خشم . محمد حسنین هیکل

کتاب سیری در اندیشه سیاسی عرب نوشته حمید عنایت


کتاب شکوفه های انقلاب مصر دکتر علی محمد نقوی

دانلود کتاب بازی بزرگ . پیتر هاپکرک

0
0

کتاب بازی بزرگ :

نویسنده: پیتر هاپکرک
مترجم: رضا کامشاد
ناشر: نیلوفر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 600

بازی بزرگ نامی است که به رقابت‌های سیاسی و نظامی دو امپراتوری بزرگ بریتانیا و روسیه تزاری در آسیای مرکزی داده شده‌است این رقابت‌ها از اوائل قرن نوزدهم یعنی تقریباً پس از معاهده گلستان مابین روسیه و ایران شروع شد و تا انقلاب اکتبر روسیه ادامه داشت. درباره عملیات سازمانهای جاسوسی روس و انگلیس در آسیای مرکزی و ایران. در مورد جریاناتی است که منجر به امضای قرارداد ۱۹۰۷ بین روس و انگلیس شد.

بخش اول کتاب 171 مگابایت .

بخش دوم کتاب 271 مگابایت .

پس از پرداخت وجه ، یک صفحه باز خواهد شد که لینک دانلود کتاب ها داخل اون هست و می توانید کتاب ها را دانلود کنید و یا صفحه را بوکمارک یا ذخیره کنید و در زمان دیگری دانلود کنید .

دانلود پس از پرداخت وجه :



امکان ایجاد کلید پرداخت تنها در دامنه درگاه [ hamrahetarikh.ir ] مقدور می باشد !

همراه تاريخ

sakht.dolat

عکس های کتاب فرقه های اسلامی در سرزمین شام در عصر اموی

آموزش و تعلیم و تربیت در اسلام - حسین هاشم زاده

0
0

                              آموزش و تعلیم و تربیت در اسلام


                                                                            حسین هاشم زاده


پیشینه آموزش با شیوه اسلامی در ایران

ورود اسلام و دگرگونی چشمگیری که پیامد آن در تمامی سطوح اجتماع صورت پذیرفت آموزش و روند آن نیز دچار تحوّل و تغییر بسیار شد و به جای مراکز آموزشی چون آتشکده ها ، اماکنی همچون مساجد سر برآوردند . به هرحال آنچه روشن است ، آموزش و پرورش اندک زمانی پس از ورود اسلام رشد چشمگیر یافته و انبوهی از مراکز آموزشی چون مدارس ، رصدخانه ها ، بیمارستان ها ، مکتبخانه ها ، خانقاه ها و ... سربرآوردند . بدون تردید در میان تمـام این مراکز آموزشی ،  مساجد را باید نخستین مکان آموزشی در دوران اسلامی برشمرد.

نخستین مکانی که در دوران اسلامی در آن به امر تعلیم و تربیت پرداخته می شد مساجد می‌باشند  در ایران نیز از همان سالهای ابتدایی ورود اسلام مساجدی بنا گردید ، پس از رشد نهضت اسلامی و گسترش یافتن وسعت و قلمروی سرزمینهای اسلامی ، حکّام و فرمانروایان عرب دریافتند که برای اداره سرزمینهای متمدّن تابع خویش به اشخاصی دانا و آگاه نیازمندنداز قرن دوم هجری و به خصوص پس از استقرار خلافت عباسی که ازدیاد نفوذ عناصر ایرانی در فعالیتهای سیاسی و امور مملکتداری مشخصه بارز دهه های نخستین حکومت آنان بود،محافل علمی و آموزشی رشد چشمگیر یافت و انواع علوم و دانش در مسیر پیشرفت قرار گرفتند .

تشکیل کلاس درس سبب گردید تا امور عبادی به دلیل سرو صدا و درگیریها کم اهمیت شوند ، همچنین ورود کودکان خردسال به مساجد که توانا به اجرای احکام طهارت و پاکیزگی نبودند زمینه های مخالفت علما و مجتهدان را با ورود آنان به مساجد و حضور به مدت طولانی فراهم نمود ، از سوی دگر در بعضی از مساجد از سوی برخی از دانشمندان ، علوم طبیعی , فلسفه , ستاره شناسی و پزشکی و ... تدریس می شد که آن نیز مورد مخالفت برخی فقها و مجتهدان قرار گرفتو زمینه پیدایش مكتب خانه بوجود آمد.


مکتب خانه ها

این نهاد آموزشی، از سده ی دوم هجری به بعد شکل گرفت و در هر شهری چند مکتب خانه وجود داشت، بلکه کم تر ده و روستایی، خالی از این مرکز تعلیمی بود. در سرزمین های ایرانی نشین، پس از آموختن خط و زبان عربی و وارد کردن واژه های عربی در زبان کهن پهلوی و پدید آمدن زبان فارسی جدید و نگارش حرف های پهلوی به خط عربی، مکتب خانه ها به وجود آمدند. ایرانیان، طی یک قرن، از سال 31 قمری تا استقرار حکومت عباسیان به سال 132 قمری، ضمن حفظ بسیاری از سنت های ملی خود و زبان فارسی میانه پهلوی اندک اندک با اسلام آشنا شدند و با خط جدید عربی و زبان تحول یافته فارسی جدید خود تکالیف نویی را عهده دار گردیدند که ریشه ی آن در مکتب خانه ها نهاده شد و نسل های جدید، از پنج و شش سالگی در این نهاد مکتب، کُتٌاب، مکتب خانه نخستین آموزش های خود را دریافت می کردند. مکتب خانه ها، که با آموزش قرآن شکل گرفته بودند، از آن پس با خواندن کتب و نگارش، نقشی آموزشی یافتند این مراکز، به دلائل مذهبی، بیرون مساجد قرار داشتند، اما فاصله ی چندانی از آن ها نداشتند و گاه به صورت ضمیمه در کنار مساجد  بزرگ قرار داشتند.

منابع :

 الماسی ؛ علی محمد ؛ تاریخ اموزش و پرورش اسلام و ایران

راوندی ؛ مرتضی ؛ سیرفرهنگ و تاریخ تعلیم وتربیت در ایران و اروپا



همراه تاريخ

دانلود کتاب تاریخ فتح اندلس : نوشته ابن قوطیه

0
0


مشخصات کتاب :


عنوان:تاریخ فتح اندلس .


نویسنده : ابن قوطیه .


مصحح : ابراهیم آبیاری .


مترجم : حمید رضا شیخی .


چاپ دوم : 1378 .


ناشر : مرکز پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی .


موضوع کتاب : رویداد های تاریخی اندلس از آغاز گشایش آن توسط مسلمانان تا مرگ امیر عبدالله اموی به سال 300 هجری .


درباره نویسنده : ابوبکر مخمد بن عمر بن عبدالعزیز بن ابراهیم بن عیسی اندلسی (م :367 ه ) که در قرطبه زاده شد و در همانجا نیز درگذشت . مورخ ، محدث ، فقیه و شاعر اندلسی سده سوم و چهارم هجری است .


تاریخ ابن قوطیه
همراه تاريخ

دانلود کتاب ایران و ایرانیان . نوشته س -ج-و-بنجامین

0
0
کتاب ایران و ایرانیان


مشخصات کتاب :


عنوان : ایران و ایرانیان (عصر ناصرالدین شاه قاجار) .


نویسنده : س-ج-و-بنجامین (نخستین سفیر ایالات متحده آمریکا در ایران) .


مترجم: محمد حسین کردیچه .


ناشر : جاویدان .


سال نشر : پاییز 1363 .


مکان : تهران .


مقدمه نویسنده :

در زمستان سال 83-1882 بود که از طرف پرزیدنت آرتور ریاست جمهوری آمریکا به سمت نخستین سفیر آمریکا در ایران منصوب شدم . کنگره آمریکا بتازگی تاسیس سفارت را در ایران تصویب کرده بود و به دنبال آن پرزیدنت آرتور مرا بدین سمت انتخاب کرد ....


مقدمه مترجم :

در نیمه دوم قرن نوزدهم ... در ایران هنوز پای دیپلمات های آمریکایی باز نشده بود و ایرانی ها ، آمریکایی ها را به درستی نمی شناختند . قاره آمریکا در ایران معروف به ((ینگی دنیا)) بود و حتی عوام آنرا سرزمینی می شناختند که در زیرزمین قرار دارد . از آمریکا فقط اطلاعات جسته و گریخته ای و ناقصی از کشورهای اروپا به ایران می رسید .تنها ایرانی که موفق شده بود برحسب اتفاق به قاره آمریکا رفته و از آنجا خبری بیاورد حاج میرزا ابوالحسن خان شیرازی ایلچی فتحعلی شاه در دربار انگلستان بود ......


بنجامین با دریافت فرمان سفارت در زمستان سال 1882 بود که از آمریکا با کشتی عازم ایران شد .... از انزلی میهماندار مخصوص ، او را از راه رشت و جنگل های سرسبز و خرم شمال به تهران رساند که مورد استقبال واقع شد و به حضور ناصرالدین شاه رسید . ...


بنجامین در طول اقامت در تهران با رجال ایرانی آشنایی و رفت و آمد پیدا کرد . روابط صمیمانه و خوبی با میرزا سعید خان وزیر خارجه و مخصوصا با ظهیرالدوله داماد ناصرالدین شاه که در همسایگی سفارت آمریکا بود ، داشت .......


اما نخستین سفیری که از جانب ایران به آمریکا اعزام شد حاج حسینقلی خان معتمد الوزاره بود که بعدا لقب صدرالسلطنه پیدا کرد ...

ایران و ایرانیان
همراه تاريخ

دانلود کتاب تاریخ امپراتوری عثمانی . استانفورد جی شاو (جلد اول)

0
0
تاریخ عثمانی جی شاو


مشخصات کتاب :


عنوان : تاریخ امپراتوری عثمانی و ترکیه جدید (ج1)


مولف : استانفورد جی . شاو .


مترجم : محمود رمضان زاده .


ویراستار : عبدالله کوثری و ... .


ناشر : معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی .


تاریخ انتشار : چاپ اول ، 1370 .


صفحات : 545 .


پیشگفتار:


کتاب تاریخ امپراتوری عثمانی و ترکیه جدید در دو جلد تدوین شده است . جلد اول تحت عنوان امپراتوری غازیان : ظهور و سقوط امپراتوری عثمانی 1223-679 ه.ق چگونگی تشکیل امپراتوری عثمانی را توضیح می دهد ...


استانفورد جی شاو مولف کتاب ، استاد تاریخ ترکیه و خاور نزدیک دانشگاه کالیفرنیا ، لس آنجلس است . آثار دیگر او عبارتند از : میان نو و کهنه : امپراتوری عثمانی در زمان سلطنت سلطان سلیم سوم ، تشکیلات مالی و اداری مصر در عصر انقلاب فرانسه ، بودجه مصر در زمان حاکمیت عثمانی و...

تاریخ عصمانی جی شاو
همراه تاريخ

دانلود کتاب امپراتوری عثمانی و سنت اسلامی ؛ نورمن ایتسکویتس

0
0
کتاب در مورد عثمانی


مشخصات کتاب :


عنوان : امپراتوری عثمانی و سنت اسلامی .


نویسنده : نورمن ایتسکویتس (استاد دانشگاه پرینستون).


مترجم : احمد توکلی .


ناشر : پیکان .


تعداد صفحات : 159 .


فصول کتاب :


فصل اول : از امارت تا امپراتوری .


فصل دوم : جامعه عثمانی و سازمان های آن .


فصل سوم : بعد از سلیمان .


فصل چهارم : فلسفه و وجدان عثمانی .


مقدمه مترجم:

رساله ای که از دید خواننده می گذرد از طرف محقق آمریکایی نورمن ... استاد دانشگاه پرینستون در سال 1972 درباره تاریخ عثمانی برای آشنایی و اطلاع مدرسین و دانشجویان آن رشته تهیه شده است . محرک من در ترجمه آن دو نکته بود ، یکی آشنا کردن ایرانیان با تاریخچه دولت عثمانی همسایه و قیب متخاصم چند قرن ایران و اینکه چگونه مردمی ایلیاتی از آسیا برخاسته و توانستند بر روم شرقی یا بیزانس که همنشین روم‌(اروپایی) رقیب و دشمن هزار و پانصد ساله ایران مسلط شده و جای آن را بگیرند ولی مهمتر از آن رمز موفقیت آنان بود . ...


مقدمه نویسنده :

این کتاب علاقمندان را با توسعه امپراتوری عثمانی طی تاریخ آشنا می کند و سازمان و وضع احتماعی و زیربنای فرهنگی آن را روشن می سازد و به اختصار وضع عثمانی را از زمانی که جنگجویان مسلمانی بودند که در سرحد بیزانس اماراتی داشتند تا قرن هیجدهم که خود را ناچار از قبول تجدد دیدند توضیح می دهد ........

توضیح مطالب پانصد سال تاریخ ، کار ساده ای نبود ، برای اینکه بتوان آنرا در این مختصر گنجاند ناچار به انتخاب معدودی از نکات برجسته پرداختم و به اهمیت و عظمت عثمانی فقط تا آنجا که وجود غرب در خاورمیانه احساس شود توجه نمودم ....

عثمانی ایتسکویتس
همراه تاريخ

دانلود کتاب تاریخ صفویه ، احمد تاجبخش (بخش اول-تا صفحه133)

0
0

عنوان : تاریخ صفویه .


نویسنده: احمد تاجبخش .


چاپ اول .


ناشر : انتشارات نوید ، شیراز .


بخش اول کتاب تا صفحه 133 به فایل pdf تبدیل شد .


تعداد صفحات کتاب : 904 صفحه .



فهرست مطالب کتاب :


**بخش اول ** : مطالبی درباره تاریخ ، سلاطین صفویه ، اوضاع ایران قبل از صفویه ، حکومت شاه اسماعیل و رسمیت یافتن آیین تشیع ، نامه بایزید به شاه اسماعیل ، نامه شاه اسماعیل به شیبک خان ، جنگ شاه اسماعیل با شیبک خان ازبک ، نامه سلطان سلیم به شاه اسماعیل ، نامه شاه اسماعیل به سلطان سلیم ، نامه سلیم به شاه اسماعیل ، جنگ چالدران و شکست شاه اسماعیل ، نامه شاه اسماعیل به سلطان سلیم ، خصوصیات اخلاقی شاه اسماعیل ، فرمان شاه اسماعیل در خصوص معافیت مالی سادات ، شاه طهماسب ، فرمان شاه طهماسب در خصوص رعایت دستورات مذهبی ...


قسمت هایی از متن کتاب :


... تاریخ آئینه گذشته است و درس حال ، ولی این موضوع وقتی مصداق پیدا می کند که وقایع تاریخی بدون غرض ، صریح و روشن و بدون ابهام نوشته شود ...


... هیچ مورخی تمام وقایع و حوادث را بررسی نمی کند بلکه رویدادهایی را بر می گزیند که به نظرش جالب و مهم می آید و یا با عقاید مذهبی و ملی اش سازش دارد . بنابراین نوشته مورخان هیچگاه خالی از تعصب ملی و مذهبی نبوده است ....



..... در اواخر سال 905 که حکومت آق قویونلو رو به زوال بود ، اسماعیل به تحریک و یاری مریدانش برای گرفتن انتقام خون پدر ، قیام کرد و بالاخره الوند میرزا را شکست داد و عازم تبریز گردید و مقدمات سلطنت خود را با کمک پیروان وفادارش فراهم نمود ...



.... پیروان این خاندان به علت ارادت و اعتقادی که به مراد خود داشتند بدون اینکه از مرگ ترس داشته باشند ، در جنگ ها شرکت و با ذکر شعار قربان الدغوم‌، پیروم مرشدوم ، به دشمن حمله می کردند و اغلب هم فاتح می شدند ....


.... خاندان صفوی خود را منسوب به خواجه علی سیاه پوش ، پسر شیخ صدرالدین موسی می دانند و بعضی آن ها را موسوی گفته اند و به همین جهت شاه اسماعیل بعدها از این کلمه استفاده کرد و برای پیشرفت کار ، خود را سید معرفی نمود ....


.... در اوایل حکومت صفویه ، شاه اسماعیل از علاقه مردم به خاندان حضرت علی استفاده کرد و برای بدست آوردن سلطنت ایران ، خود را از سادات موسوی معرفی نمود و اتخاذ این سیاست کاملا به نفع او شد ...


..... تصوف دارای آزادمنشی خاصی بوده است و همین آزاد منشی است که در نظر اهل تصوف ، گبر ، ترسا ، یهود ، مسلمان و بت پرست یکسانند و اینان می توانستند در خانقاه ها یا در سماع و ذکر خفی و هرگونه تظاهر دیگر شرکت کنند . در تصوف هر کسی می توانسته است در فروع به ذوق و سلیقه خود عمل کند  و اجباری در کار نبوده است .....



صفویه تاجبخش
همراه تاريخ

داستان تخیلی : فتح دمشق و کشته شدن یزید بن معاویه

0
0


شکست و کشته شدن یزید در دمشق

کربلا به روایتی دیگر

صدای شیهه اسب از بیرون از خانه شنیده شد و لحظه ای بعد از ان صدای کوبیدن درب خانه شنیده شد و مردی که در خانه بود به سوی درب رفت و پرسید : کیست که درب را می کوبد . صدایی از پشت درب گفت : ابوماجد هستم و نامه هایی را برای حسین اورده ام . پس مرد درب را باز کرد و با چهره خسته و عرق ریز مردی لاغر مواجه شد که سعی داشت خیسی چهره اش را با گوشه لباس خاک آلود خود پاک نماید . صاحب خانه با دیدن ابوماجد گفت : سلام بر تو ای برادر ؟ از کجا می آیی و نامه ها از سوی کیست ؟ ابوماجد گفت : سلام و علیکم یا ابن عقیل . از کوفه می آیم و نامه های زیادی را برای پسر علی (ع) آورده ام . ابن عقیل گفت : خسته هستی و رنج سفر دیده ای . اکنون به داخل خانه بیا و استراحت نمای و چیزی بخور . ابوماجد گفت : نه ای برادر . در راه در نزدیک چاهی استراحت نموده ام و اکنون کار بسیاری است که باید انجام دهم و نامه های زیادی را باید به مقصد برسانم . ابن عقیل گفت : خدا تو را توفیق دهد و به زندگی ات برکت دهد . از کوفه چه خبرها داری ؟


- کوفه بسیار شلوغ و پریشان گشته است ، همه از ظلم و بیداد یزید خسته و خشمگین هستند و منتظر هستند که حسین به یاری آنان شتابد و به بی عدالتی ها و ستم پسر معاویه پایان دهد . نامه های زیادی نوشته اند که برای حسین بیاورم . آیا اکنون در خانه است ؟ - خیر ، برای کاری به بیرون رفته است اما من می توانم نامه ها را به او بدهم ، ابو ماجد گفت : نه ای برادر . مرا عفو نمایید . در کوفه به من تاکید نمودند که فقط به حسین باید نامه ها را تحویل دهم . پس در همین سایه خانه انتظار او را می کشم . ابن عقیل گفت : پس حال که به خانه نمی آیید ، من اسباب خورد و خوراک را به نزد شما می اورم ....... خلاصه اینکه امام حسین (ع) ابن عقیل را به کوفه فرستاد و خود به آن سوی روانه شد . ( اما این بار داستان متفاوت است ) ابن عقیل به کوفه رفت و مردم را به بیعت حسین (ع) دعوت نمود . همه مردم به او پیوستند و سه شبانه روز در کوره ها دمیدند و شمشیرها و زره های آبدیده ساخته شد . نامه ها به اطراف فرستادند و قبایل بیابان گرد عرب با شنیدن نام حسین به سوی کوفه امدند و لشکرها از پس لشکرها از شهرهای ایران به راه افتادند و گروه های مردمی عظیمی در کوفه اجتماع کردند . خبر به حاکم دمشق رسید . فرمانداری به نام عبیدالله بن زیاد به کوفه فرستاد . او پنهانی و در حالی که خود را پوشانده بود به کوفه رسید و به منبر رفت و مردم را ترساند و تهدید به مرگ کرد . اما مردمی که در مسجد جمع شده بودند او را از منبر به زیر کشیدند و به میدان شهر آورده و سنگباران نبودند و جنازه اش را از دیوار شهر آویختند و سرش را به دمشق ارسال نمودند . 


- یزید در کاخ خود نشسته بود که مردی با شتاب به داخل کاخ امد و در حالی که بسیار ترسیده بود و سر و روی خود را گل آلود نموده بود ، نگهبانان سعی نمودند جلوی او را بگیرند و او را گفتند که یزید در حال عشق بازی با کنیزانش است و اکنون وضع مناسبی نیست که به سوی او بروی . اما مرد خود را به نگهبانان زد و از بین آنان عبور نمود و به سرسرای تالار بار عام یزید رسید . در حالی که کیسه ای خون الود در دست داشت ، فریاد زد - ای پلید ، چه اینجا نشسته ای که مردم کوفه شورش نموده اند و سر فرماندارت را بریده اند و بر شهر مسلط گشته اند و خبر رسیده است که حسین بن علی نیز به سوی کوفه راه افتاده است و لشکر از پس لشکر نیروی مردمی هست که از سوی ایران به کوفه می روند و حاکمانت را در ایران بر دار نموده اند . سپس بقچه ای را که در دست داشت را به سوی تخت یزید پرتاب نمود . یزید در حالی که کنیزکی سیه مو و سپید چهره و سرخ گونه در آغوش خود داشت و از او کام می گرفت گفت : این چیست مردک که به سوی ما انداختی ؟ کمی ادب داشته باش ، مگر نمیدانی که در پیشگاه امیر مومنان ایستاده ای ؟ نکند که جانت را می خواهی طعمه شمشیر کنی ؟ سفیر گفت : - کدام امیر مومنانی چنین است که تو هستی ؟ در حالی که مملکت در حال از دست رفتن است تو خود را حاکم کجا می پنداری ؟ به ان بقچه نگاه کن که در درونش چیست بعد مرا خشم ده که چرا چنین سخن می گویم و اداب احترام را پیشه نمی سازم . پس یزید برخاست و در حالی که سعی می نمود پارچه ای را برای ستر عورت به دور خود بپیچد به سوی بقچه رفت و ان را باز نمود و تا سر بریده عبید الله بن زیاد را دید چند قدم به عقب رفت و خواست که بر زمین برخورد نماید که کنیزکان دویده و او را گرفتند اما یزید خود را از دست انان به بیرون کشید . کنیزکی که از روی کنجکاوی به بقچه نزدیک شده بود با دیدن سر بریده ، جیغی کشید و خود را در پشت پنهان نمود . یزید که به شدت عصبانی شده بود فریادی بر سر کنیزان زد و گفت : - خاک بر سرتان باد که مرا از امور مملکت غافل نموه و به خود مشغول ساختید . از پیش چشمانم گم شوید و دیگر نمی خواهم یک لحظه شما را ببینم . کنیزکان در حالی که برهنه بودند و از ترس خشم بیشتر یزید فرصت پوشیدن لباس و برداشتن ان ها را نیافته بودند ، با همان وضع به سوی دیگر کاخ که حرمسرا بود شتافتند در حالی که نگهابانانی که کنار درب ایستاده بودند و در حالی که سعی می کردند جلوی خنده خود را بگیرند به ان ها می نگریستند . آن ها که رفتند یزید فریادی کشید و گفت : - سپهسالار لشکرم را خبر نمایید . ساعتی بعد مردی که به شدت ورزیده می نمود غرق در جوشن و پولاد به خدمت یزید امد و زانو زد و گفت : عمر امیر دراز باد . مرا امری بود ؟ یزید گفت - سپاهی خونخوار امده کن که به سوی کوفه خواهیم رفت . سپهسالار رفت و لشگری بزرگ با ساز و برگ زیاد فراهم ساخت و سپس به سوی یزید آمد و گفت بعد از گذشت یک ماه از دستوری که فرموده بودید توانستم لشکری فراهم سازم که کسی را یارای ایستادگی در برابر ان نباشد . یزید گفت : خواهیم دید .  زود برو سوی عمر بن سعد و شمر  ، انان را بگو که از سوی من به فرماندهی لشکر برای اعزام به کوفه و قلع و قمع شورشیان منصوب شده اند . سپهسالار گفت : اطاعت می شود قربان و به سوی انها رفت و گفت : امیر فرمان دادند که با سپاهی که اماده ساخته ام به سوی کوفه بروید و اشوبگران را نیست و نابود سازید . عمربن سعد گفت اگر پیروز شدیم چه می شود . سپهسالا  گفت مگر میخواستی چه شود قبلا قول حکومت ری را از امیر مومنان گرفته ای و هنوز هم زبان درازی می کنی بی خرد ؟ ...... خلاصه این که این لشکر به سوی کوفه رفت و دید به دور کوفه حصاری بزرگ از سنگ ساخته اند و خندقی هم کنده اند . پس شب را آنجا ماندند تا روز بعد فکری به حال شهر کنند اما این یک حیله بیش نبود و به جز اندک سربازانی که روی دیوار بودند سایر لشکریان به فرماندهی ابن عقیل در بیابان پنهان شده بودند . شب که شده غوغایی برخواست و اردوی عمر سعد مورد حمله قرار گرفت و در حالی که خیمه ها در آتش می سوخت و سربازان به پیش می رفتند ... عمر سعد در خیمه اش محاصره شد و در حالی که به شدت می جنگید توسط یکی از سربازان با نیزه ای که به دهانش فرو رفته بود کشته شد و غنایم زیادی نصیب لشکریان ابن عقیل شد و ........ اینک ادامه ماجرا . 


پس از اینکه ارتش کوفه توانست سپاه ابن سعد را شکست دهد. سربازان با شادی و خوشحالی غنایم را جمع نموده و به سوی شهر رفتند . چند روز جشن و پایکوبی برگزار شد تا اینکه امام حسین (ع) به نزدیک کوفه رسید . همه مردم شهر را تزیین نمودند و با برگ خرما به پیشواز او در مسافتی طولانی از شهر ایستادند . امام حسین در حالی که افراد زیادی از خاندانش و تعدادی قبیله در که راه به او پیوسته بودند ، وی را همراهی می نمودند از میان شور و هیجان و خوشحالی مردمی که به بدرقه او آمده بودند به سوی شهر حرکت کرد . مردم بارها و لوازم او را از شتران بر می داشتند و بر دوش خود می نهادند و یا شربت و غذاهایی را که روز پیش از ان تهیه نموده بودند را به خدمت ان حضرت می اوردند . امام با مهربانی با انان رفتار می کرد و اغذیه آن ها را می پذیرفت و به ان ها نوید پیروزی بر ظلم را می داد . سایر گروه همراه او نیز از سوی مردم مورد استقبال قرار گرفتند و پذیرایی می شدند . امام حسین از مردمی که پیرامون او را فرا گرفته بودند در مورد وضع کوفه سوال می نمود . ابن عقیل که سوار اسبی شده بود در مورد شکست هایی که به سپاه دشمن وارد کرده بودند و نیروهایی که از ایران به صفوف او پیوسته بودند سخن می گفت . تا اینکه به شهر رسیدند . عده ای از کودکان در بالای دروازه ایستاده بودند و بر روی امام حسین (ع) و همراهانش گل می پاشیدند و به ان ها درود می فرستادند . امام حسین از دروازه که وارد شهر شدند عده زیادی از مردم از او خواستند که مهمان خانه انان باشد اما او گفت : قصد ناراحت نمودن شما را ندارم  اما همانگونه که می دانید ما در جنگ با جبهه ظلم و ستم بنی امیه هستیم و باید خود را برای نبردهای اینده اماده سازیم . پس من به خانه پسر عمویم ابن عقیل خواهم رفت و نزد او خواهم ماند و با شما در مسجد دیدار خواهم کرد و سخن های بسیار با شما خواهم گفت . پس امام حسین به خانه مسلم بن عقیل رفتند و زنان و فرزندانش نیز موقتا در خانه های اطراف  ان ساکن شدند تا تجملات حکومت امویان از کاخ کوفه برداشته شده و بین نیازمندان پخش گردد. سرانجام پس از چند روز که کاخ کوفه سادگی خود را بدست اورد و اسباب پادشاهی و فخر فروشی از ان دور گشت ، امام حسین با زنان و فرزندانش به انجا نقل مکان کردند و هر روز مردم برای داوری در امور خود به انجا مراجعه می کردند و در مسجد نیز امام به حل اختلافات می پرداختند و مردم را به سوی انجام اعمال خوب و اخلاقیات ، هدایت می نمودند . روزها می گذشت و عدالت و برابری که امام حسین در کوفه برقرار ساخته بود به گوش فرمانروای دمشق یعنی یزید می رسید و او را خشمگین می کرد پس تصمیم گرفت لشکری جدید برای نبرد با حسین بن علی (ع) فراهم نماید . پس یزید نامه ای فرستاده به روم و از امپراتور آنجا تقاضای نیرو نمود . امپراتور روم در ازای یک تعهد نامه صلح صد ساله و دادن ازادی بیشتر به مسیحیان قلمرو اسلامی از سوی یزید ، پذیرفت که لشکری از مزدوران را به کمک او بفرستد . حاکم اموی با این شرایط موافقت کرد و در نتیجه ، دو لژیون رومی که شامل دوازده هزار نیروی جنگجو بود به سوی قلمرو یزید حرکت کردند تا به سپاه او بپیوندند . خبر جمع اوری لشکر توسط یزید ، از سوی کسانی که به امام وفادار بودند و در دربار یزید می زیستند به کوفه رسید . فرمانده ها جمع شدند و طی چند پیشنهادی که در مجلس مشاوره امام حسین مطرح شد سرانجام تصمیم گرفتند که زودتر به دمشق حمله ببرند و جلوی خونریزی های یزید را بگیرند . پس هفت ارتش اماده شدند . که ارتش های ایران به فرماندهی مختار ، ارتش قبایل به رهبری مسلم ابن عقیل و ارتش کوفه به رهبری امام حسین در راس این هفت لشکر به سوی پایتخت امویان حرکت کردند . برای اینکه یزید را غافلگیر کنند تنها یک لشکر مسیر مستقیم دمشق را در پیش گرفت و سایر سپاهیان از بی راهه و از مسیرهای متفاوت به سوی شهر حرکت کردند و یک سپاه هم ذخیره باقی ماند . در نزدیک دمشق ، دیده بان ها از امدن سپاهی به سوی شهر ، یزید را خبر دادند . یزید سخت هراسید و به سرعت دیوارهای شهر را از سربازان پر کرد و خود با دوازده هزار لشکر رومی در  جلوی دروازه اصلی صف ارایی کرد . نبرد بزرگی بین لشکریان دو طرف در گرفت و سپاهیان رومی در حال پیشروی در یکی از لشکرهای کوفه بودند که ناگهان بارانی از تیر از بالای حصار شهر به روی سپاهیان ریخت . یزید که گیج شده بود از یکی از فرماندهانش علت را جویا شد . او گفت : - قربانت گردم . امیر به سلامت باد . هنگامی که ما تمام سربازان را از شهر بیرون اورده و رو در روی این دروازه صف ارایی کرده بودیم . پنج لشکر از لشکریان حسین بن علی موفق شدند از دروازه دیگر شهر وارد شوند و شهر را تصرف کنند و سربازان ما را اسیر کنند . اکنون آنها که میبنی از روی حصار به ما تیر می اندازند سربازان کوفه هستند و گروه بزرگی از انها هم به زودی از پشت سر به ما خواهند رسید . پس یزید گفت چه کنیم که دولت و قدرت از خاندان ما به بیرون رفت . - یا امیر بهتر نیست که نامه ای به حسین بن علی بدهیم و با او صلح کنیم ؟ هنوز یزید لب به سخن نگشوده بود که تیری از روی دیوار شهر به او برخورد نمود و وی از روی اسب به زیر افتاد و کشته شد . با کشته شدن یزید ، هرج و مرج در سپاه وی به وجود امد و سربازان همه تسلیم حسین شدند .... خلاصه اینکه حکومت اسلامی امام حسین برقرار شد و کوفه پایتخت سرزمین های اسلامی شد . یکی از ایرانیان که از نژاد ساسانیان بود به نام یزدگرد و در ماوراالنهر و سرزمین ترکان سال های زیادی را به نبرد با اعراب پرداخته بود با شنیدن عدل و برابری و نیکی و  بزرگمنشی امام حسین و یارانش ، به سوی کوفه امد و مسلمان شد و از امام درخواست نمود که به مردمش استقلال بدهد و در عوض او متعهد خواهد شد که همواره به امام حسین در گسترش اسلام در بلاد کفر یاری رساند و صلح و دوستی بین اعراب و ایرانیان پابرجا باشد. پس امام (ع) فرمان حکومت ایران را برای او صادر نمودند و سلسله مسلمانان یزدگردی در ایران ایجاد شد و ایرانیان استقلال و ازادی خود را بدست اوردند و قرن ها بین ان ها و اعراب روابط دوستی برقرار بود . در طول حکومت امام حسین ، اسلام توسط یاران او به اروپا برده شد و مردم اروپا هم اسلام را پذیرفتند و شورش نموده و حاکمان ظالم خود را از میان برداشتند و اروپا تماما مسلمان شدند و علم سریعا رو به پیشرفت نمود و فرهنگ و تمدن در سرزمین های اسلامی رو به اوج نهاد . سرزمین چین نیز پس از در گذشت امام حسین (ع) در سن 85 سالگی و در زمان یکی از فرزندان او فتح شد و مردم چین نیز مسلمان شدند ...... اکنون که قرن ها از ان زمان می گذرد . مردم  سالگرد آغاز حکومت امام حسین را در سراسر جهان جشن می گیرند و به مدت هفت روز به شادی و خوشحالی زندگی را می گذرانند .




 ...........................


منبع : همراه تاریخ




همراه تاريخ

سخنان کوروش هخامنشی . آنچه کوروش بزرگ گفت

0
0

فرمان دادم تا بدنم را بدون تابوت و مومیایی به خاک بسپارند تا اجزاء بدنم ذرات خاک ایران را تشکیل دهد .

انان كه با افكاري پاك و فطرتي زيبا در قلب ديگران جاي دارند را هرگز هراسي از فراموشي نيست چرا كه جاودانند

باران باش و ببار و نپرس کاسه های خالی از آن کیست

من به خاطر ندارم در هیچ جهادی برای عزت و کسب افتخار ایران زمین مغلوب شده باشم

همیشه با هم یکدل و صمیمی بمانید تا اتحادتان موید و پایدار بماند

حرمت قانون را بر خود واجب شمارید و خصایل و سنن قدیمی را گرامی بدارید

کارتان را آغاز کنید، توانایی انجامش بدنبال می آید .

هر برادری که از منافع برادر خود مانند نفع خویش حمایت کرد به کار خود سامان داده است

به احترام روح من که باقی و ناظر بر احوال شماست به انچه دستور میدهم عمل کنید

وقتی توبیخ را با تمجید پایان می دهید، افراد درباره رفتار و عملکرد خود فکر می کنند، نه رفتار و عملکرد شما

خداوندا دستهایم خالی است ودلم غرق در آرزوها -یا به قدرت بیکرانت دستانم را توانا گردان یا دلم را ازآرزوهای دست نیافتنی خالی کن



.............



همراه تاريخ
Viewing all 341 articles
Browse latest View live




Latest Images